- ویروسی حیلهای: افراد به دلایل زیادی، از طریق تشویق دیگران سعی در فروش محصول میکنند. فرد "الف" سعی میکند تا فرد "ب" را متقاعد کند که محصول را امتحان کند، زیرا ممکن است در صورت استفاده فرد "ب" از آن محصول، فرد "الف" پاداشی دریافت کند. در این حالت استفادهکننده بایستی احساس کند که پاداش ارزشمند است و این که محصولات به اندازه کافی خوب باشند که برای نارضایتی احتمالی دیگران بتوان ریسک کرد. به عبارت ساده، زمانی که محصولات به اندازه کافی با کیفیت نیستند، افزودن پاداش ممکن است منجر به واکنش شدید استفادهکننده در برابر فروش شود.
- ویروسی حیاتی: افراد میخواهند تا در تجربیات خود با کسانی شریک شوند که به محصولات معین و ویژهای نیاز دارند. فرد "الف" میخواهد در تجربه یک محصول با فرد "ب" شریک شود و فرد "ب" نیاز به محصول دیگر دارد و ... نرمافزار آکروبات (acrobat) و سایت ای - بی (eBay) مثالهایی از این دستهاند. در این حالت استفادهکننده بایستی احساس کند که آن تجربه و محصول ارزشمند است تا علاوه بر ایجاد تغییر در خود شخص، دلیلی برای ارسال آن به دیگران نیزداشته باشد.
- ویروسی مارپیچی: افراد میخواهند تا در تجربیات شاد، و یا جالب با دیگران شریک شوند. فرد "الف" میخواهد تجربه خود را با فرد "ب" در میان بگذارد، به خاطر این که او فکر میکند که فرد "ب" نیز آن موضوع را مثل خودش شاد، و یا جالب میداند. ذکر این موضوع لازم است که محصولات و کالاهای اجباری مناسب این طبقه نیستند.
- ویروسی ناخوشایند: افراد به دیگران درباره تجربیات منفی خود هشدار میدهند. فرد "الف" محصول را امتحان میکند و درمییابد که محصول خیلی بدی است سپس او مانع استفاده فرد "ب" از این محصول میشود. کسی که محصولاتی با کیفیت پایین ایجاد میکند که مطابق با نظر و سلیقه استفادهکننده نیست یا محصولاتی که استفادهکننده حالت مزورانهای را در آن محصول مشاهده میکند، این نوع ویروس را ایجاد میکند.
نتیجه آن که برای ویروسی ساختن بایستی نوع آن را در نظر داشت. شرکتها باید سعی کنند تا نیازها و خواستههای استفادهکنندگان خود را شناسایی و برای برآورده ساختن و ارضای آن نیازها و خواستهها، محصولاتی را ایجاد کنند که منجر به یک تجربه مثبت در استفادهکننده شود. مطابق با بررسیهای صورت گرفته به طور متوسط استفادهکنندگان بر خط، دوازده نفر دیگر را از تجربه خرید خود آگاه میکنند و این پویایی، قدرت بازاریابی ویروسی است.