بلی، به دلیل این که تحقیقات علمی نشان می دهد که مغز یک انسان سالم، می تواند هر بار گروه کلمات یا شبه جمله ها را به همان خوبی تک کلمه ها بپذیرد و این عمل، از هر جهت، آسان تر است. ما جمله را هرگز به خاطر درک تک تک کلماتش نمی خوانیم؛ بلکه آن را برای درک شبه جمله هایی که کلمات نیز در آنها هستند، مطالعه می کنیم.
به عنوان مثال، خواندن «آنماشینسفیدکنارجادهپارککرد»، خیلی دشوارتر است از خواندن «آن ماشین سفید، کنار جاده پارک کرد».
خواننده کند ناچار است کار مغزی بیشتری از خواننده سریع انجام دهد؛ زیرا ناچار است پس از تشخیص هر کلمه، معنای آن را به معنی کلمه بعد از آن بیفزاید. در مثال فوق، این حد به اندازه پنج تا شش کار اضافی می رسد؛ در حالی که خواننده سریع که هر بار مجموعه های معنی دار (شبه جمله ها) را می بیند، فقط یک اتصال ساده را بین دو قسمت انجام می دهد.
بنابراین، مزیت فوق العاده تندخوانی، انجام کار فیزیکی کمتر، توسط چشمان بر روی هر صفحه می باشد. در این صورت، به جای حدود 500 توقف توأم با تمرکز دید که چشم خواننده کند بر روی هر صفحه انجام می دهد، خواننده سریع، نزدیک به 100 توقف در صفحه را که عضلات چشم را کمتر خسته می کند، به انجام می رساند.
حتما ادامه مطلب را بخوانید ...